Thursday, May 14, 2009

قديما

ديوار مفت قديمي

اند زندگي اين دنياي ما

کاش چيزهايي رو مثل صفرهاي اسکناس از دفتر ادبيات روزمره کاريمون حذف مي‌کرديم. روندهاي انگيزشي و راهکارهاي اجرايي و عملي،‌ خط مشي کيفيت و اصلا هر چيزي در مورد کيفيت، بالابردن سطح آگاهي عمومي، غني سازي،‌ توسعه مديران و کارمندان، چالش،‌ شبکه سازي،‌ مديريت دانش،‌ بهره وري، اصلاح نظام بازتوزيع درآمد، کلاه‌هاي تفکر و سازمان يادگيرنده، خود کفايي، افق،‌ سياست گذاري، شبکه سازي و هرچيز خوبي که ميتونست خوب باشه ولي نيست. اين‌ها به گمانم ورژن دوم همون مفهومهاي ديني باشه مثل آخرت،‌ جواد و خيلي چيزهاي ديگه (سر فرصت) که امروزه منقرض شده و توي ذهن امروزيها ازش به عنوان end و آخرت مفهومي که ميشه به مخاطب انتقال داد استفاده مي‌شه.

Monday, May 11, 2009

براي پاييز زدورس در تابستان داغ

سيگار را به کناري گداشته ام

براي اين کاردليل خوبي پيدا کرده‌ام. آدم بايد خيلي ضعيف باشد که براي کنترل احساسات خود از اين وسيله استفاده کند. تقريبا از دوره دبيرستان باهاش آشنا بودم. گاهي آتيش به آتيش گاهي روزي يکي دو نخ.

به اميد روزي که مشارکت در "سرنوشت خويش" را هم با همه بهانه‌هايش رها کنم و از اين ضعف روشن انديشي خلاص شوم.